Sunday, March 13, 2011

زلزله ژاپن و لرزش تن ما ايراني ها


زلزله ژاپن و لرزش تن ما ايراني ها
زلزله مهيب اخير ژاپن ، بي گمان از بزرگ ترين زمين لرزه هاي تاريخ بشر است ؛ زلزله اي به قدرت نزديك به 9 ريشتر و اگر بخواهيم دقيق تر بگوييم هشت و نه دهم ريشتر! شدت زلزله به حدي بود كه ژاپني ها كه به زمين لرزه عادت دارند و حتي به آن خو گرفته اند ، از آنچه رخ داده ، وحشت زده شدند به ويژه آن كه همزمان با اين زلزله ، سونامي سهمگيني با امواجي به ارتفاع 10 متر ، بنادر اين كشور را در هم كوبيد و تا لحظه نگارش اين مطلب ، حدود 400 نفر را به كشتن داد.

"پس لرزه" هاي اين زلزله نيز همچنان مي آيند و مي روند و جالب اينجاست كه قدرت اين پس لرزه ها عمدتاً حول و حوش 6 ريشتر است ، يعني تقريباً برابر با زلزله 1382 بم كه 6.3 ريشتر بود.

هر چند كه زلزله و سونامي ژاپن به عنوان يك فاجعه انساني مورد توجه است و از اين بابت نيز تاسف خود را ابراز مي داريم ، اما اين زلزله ، تن ما ايراني ها را هم مي لرزاند چه آن كه ايران نيز همانند ژاپن بر روي كمر بند زلزله قرار دارد و كشوري زلزله خيز است اما بر خلاف ژاپني ها كه ايمن سازي را به عنوان يك "خط قرمز" حياتي در ساخت و سازهايشان قرار داده و بدان پايبندند ، در ايران ، هنوز كه هنوز است ساختمان هاي غير استاندارد ساخته مي شود تا بسياري از ما ، شب ها در خانه هايي بخوابيم كه معلوم نيست كي بر سرمان فروخواهند ريخت و گورمان خواهند شد.

زلزله اي كه در ژاپن آمد ، تقريباً دو و نيم ريشتر بيشتر از زلزله بم بود و اين در حالي است كه آمار تلفات ، اصلا قابل مقايسه نيست(بم:25000 كشته و 50000 مجروح) و بخش قابل توجهي از قربانيان ژاپني هم نه بر اثر زلزله كه به دليل سونامي و غرق شدن در آب جان باخته اند. دو و نيم ريشتر بيشتر يعني اين كه زلزله ژاپن 2500 برابر بزرگتر از زلزله بم بوده است.
حال تصور كنيد كه چنين زلزله سهمگيني در تهران بيايد ؛ در آن صورت آيا چيزي از تهران باقي خواهد ماند؟

تعارف را كنار بگذاريم ؛ علم با هيچ كس سر شوخي ندارد ؛ وقتي بررسي هاي علمي نشان مي دهد كه زلزله تهران دير و زود دارد و سوخت و سوز ندارد ، يعني زمين لرزه در كمين است ، ويراني و مرگ به سوي ما در حركت هستند و ما همچنان به خاطر سود بيشتر ، خانه ها را كم توان مي سازيم و به جاي آن كه ابتدا حيات خود و فرزندانمان را تضمين كنيم ، بر سر مسائل دست چندم بر سر و روي همديگر مي كوبيم. به عنوان مثال مجلس مان را بنگريد كه نمايندگانش تا كنون چقدر درباره مسائل جناحي جار و جنجال به راه انداخته اند و چقدر براي ايمن سازي شهرها و روستاها در برابر خطر حتمي و گريز ناپذير زلزله خود را به آب و آتش زده اند؟!

البته ژاپن از همان ابتدا و خود به خود در برابر زلزله ايمن نبود ؛ در سال 1923 زلزله اي به بزرگي 8.3 ريشتري در ژاپن رخ داد كه عليغم جمعيت اندك ژاپن نسبت به امروز 143 هزار نفر كشته شدند ولي با تعهد عمومي ژاپني ها مبني بر ايمن سازي ساختمان ها بعد از آن حادثه ، امروز زلزله هاي قوي تر ، تلفات كمتري مي گيرند و اساساً خيلي اوقات حتي يك نفر هم بر اثر زلزله هاي بالاتر از 6 ريشتر و 7 ريشتر هم كشته نمي شود.

ژاپني ها از زلزله مهيب 1923 خود درس عبرت گرفتند و اينك آسوده خاطرند اما ما ايراني ها ، جلوي چشم مان ديديم كه چگونه بم زير و رو شد و رودبار و منجيل با خاك يكسان شدند ، طبس به خون نشست ، اما انگار نه انگار!

فقط بلديم شعار دهيم و تنها دولتمردانمان اين گونه نيستند ، بلكه اين آفت و مرضي است كه به كل جامعه مان افتاده است.از آن مهندسي كه در ساخت خانه و نظارت بر آن با بساز و بفروش تباني مي كند تا آن كارگري كه خوب جوشكاري نمي كند و آن مامور شهرداري كه خود را به نديدن مي زند تا ... همه و همه مقصرند و آيا سرنوشت محتوم چنين جامعه اي مرگ گروهي در شب يا روزي نيست كه آن اتفاق بزرگ بيفتد؟!
به راستي اگر ژاپني ها هم مثل ما بودند امروز در زلزله 9 ريشتري شان چند ميليون نفر زير خاك مدفون مي شدند؟

No comments:

Post a Comment